به شیم گفتم اونم خیلی راحت قبول کرد و منم یه نفس راحت کشیدم . فردا میرم که مدارکم رو تحویل بدم ، کلاسمون تو کاروانسرای تاریخی برگزار میشه بی شک میخواد بگه چجوری یا مثلث بندی برداشت کنیم اونجا رو ، شنبه تحویل سه تا حجم نگهبانی همراه با پلاناشون داریم ، هیچ کارشو نکردم ، امروز صبح خوابیدم ، بعد مدتها مام یه روز داشتیم که نریم دانشگاه . والا از بس اونجام دیگه خسته میشم ، باید برم دنبال منابع


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها